شروعی دوباره ...

به نام خدا ...

امروز دوباره با خودم تصمیم گرفتم که بیام و بنویسم ... بنویسم تا وقتی که هستم ...

شاید بشه گفت که این وبلاگ هم سریالی از وبلاگهای ناکام و حذف شده گذشته است ... ولی امدم که این یکی رو حفظ کنم ...

حرف ناگفته خیلی دارم ...

راستش فقدان داشتن یک همدرد یا همزبون باعث شد که حرف دلم رو به دنیای صفر و یک بفورشم ...

به هر حال اگه از رفیقت یا دوستت یا روزگار دلت گرفت بیا اینجا و خودت خالی کن ...

...